غزل مناجاتی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
لفـظ طـیار تو مـعــراج بـرد معـنـی را اشک چـشمـان تو میـخانه کـند دنـیا را تکیه بر کعبه بزن سـر بده آواز ظهور چون که این کار تو خوشحال کند زهرا را آن که در قـدرت تو رفـتن امـروز نهاد داد بــر قـبــضـۀ تــو آمـــدن فـــردا را کعبه را شوق طواف تو نگهداشته است ورنه ریگ است و بگردد همۀ صحرا را هرکه زنده است به خورشید سلامم ببرد ما که مردیم و ندیدیم به خـود گرما را ای عطش! تشنگی کوزه به دریا برسان یک نفر یک خـبر از ما بدهـد دریا را |